Monday, February 16, 2009

----------

من این پایین نشستم سرد و بیروح
تو داری میرسی به قله کوه
داری هر لحظه از من دور میشی
از یادم دل می کنی مشهور میشی
تا مه راهو نپوشونده ، نگام کن
اگه رو قله سردت شد صدام کن


من این پایین نشستم سرد و بیروح
تو داری میرسی به قله کوه

داری هر لحظه از من دور میشی
از عالم دل می کنی مجهول میشی

تا مه راهو نپوشونده ، نگام کن
اگه رو قله سردت شد صدام کن

یه رنگ مرده از رنگین کمونم
من این پایین نمی تونم بمونم

منم اونکه تو رو داده به مهتاب
کسی که توروباور نداره حتی تو خواب

کسی که واسه آغوش تو کم نیست
می خوام یادم بره ، دست خودم نیست

تا مه راهو نپوشونده ، نگام کن
اگه رو قله سردت شد صدام کن
یه رنگ مرده از رنگین کمونم
من این پایین نمی تونم بمونم







5 comments:

N/A said...

شايد آنروز كه نقاش خيال
روي پيشاني ما
نقش كابوس زمان را مي ريخت
رنگ مهتاب نبود
رنگ شب بود و سكوت
كه گره هاي ترك خورده ي عشق
روي تابوت زمان نقش شدند
و تو آزاد و رها در تپش پنجره ها غرق شدی
رنگ تقصير نداشت
دست خلاق هنر مند جهان
قصه ي ما را با هم
اینچنین
روي يك بوم كشيد

Anonymous said...

سلام
وبلاگ زیبایی داری که حرفاش رو آدم تاثیر میزاره
موفق باشی

Anonymous said...

سلام عزیزم خوبی؟
کم پیداییاااااااااااااا
عالی بود مثله همیشه

N/A said...

يک لحظه دلم براي بيقراري هايت تنگ شد ..
نگاهت را دوباره در ذهنم مرور کردم ...
دوباره عاشق شدم
دوباره آرام شدم
دوباره جان گرفتم
و دوباره نوشتم
ولي
باز دلتنگم

اينک تو پيدايم کن
در پشت آن پنجره يخ زده
يا پشت تار عنکبوت تنيده !
در شبهاي روشن مهتابي
يا که روزهاي تاريک آفتابي!
من نگويم ، که هستم
تو بگو که من کيستم ؟
صدايي ماندگار در هنجره
ترانه اي يادگار در خاطره
رد پايي شايد
روي برف ،‏روي خاک
دور مانده از عشق
با کفش پاک !
من نميدانم
تو پيدايم کن
شايد ريشه اي زير درخت بيد
شايد قطره اي از اشک اميد
ديگر فرصتي نيست
اینبار تو
ای فرشته مهربان آرزوهای من
پيدايم کن و از گم گشتگي
رهايم کن
تا ابد

N/A said...

پرنده بودن و باران ، پرنده بودن و باد
پرنده بودن و تقدير هر چه باداباد

سکوت درخور اين لحظه هاي روشن نيست
بخوان بلند بر اين قله هاي بي فرهاد

اگرچه با عطش سوختن زمين گيرم
مرا به باد غزل هاي خويش خواهي داد

تو با سرودن از آغوش صبح مي بري ام
به رقص دسته ی گنجشک در مزارع باد

ومن دوباره همان دوره گرد خواهم ماند
سکوت ... زخمه ... غزل … خط فاصله… فرياد