Wednesday, June 22, 2005

صدا

نديدي چشمهايم زير پايت جان سپرد
آخر گلويم از صداي هاي هايت جان سپرد
آخر نفهميدي صدايم بغض سنگيني به دوشش بود
بود اما از جفايت جان سپرد
آخر نترسيدي بگويد عاشقي نفرين به آيينت
كه از چشمان جادويت خدايت جان سپرد
آخر نمي داني و مي دانم كه مي دانم نمي داني
كه دل در خواهش آن انزوايت جان سپرد
آخر چقدر عزلت نشيني از براي يار دلگير است
بخوان شعرم كه شعرم در هوايت جان سپرد

No comments: